اخبار ویژه

فاضلاب، مدفن کودکان خوزستان

همین دیشب که همه مهیای تدارک عید فطر و پایان رمضان بودند و شاید باهربار کارت کشیدن زیرلب از گرانی و تورم غرولند میکردند، دختربچه ای سه ساله در اهواز بی هوا در چاه فاضلاب سقوط میکند و خدا میداند عزراییل چقدر باخوش کلنجار رفته تا قبول کند جانش را بستاند و کمر رنج خفگی […]

اشتراک گذاری
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
127 بازدید
نویسنده : عباس مدحجی
کد مطلب : 1541

همین دیشب که همه مهیای تدارک عید فطر و پایان رمضان بودند و شاید باهربار کارت کشیدن زیرلب از گرانی و تورم غرولند میکردند، دختربچه ای سه ساله در اهواز بی هوا در چاه فاضلاب سقوط میکند و خدا میداند عزراییل چقدر باخوش کلنجار رفته تا قبول کند جانش را بستاند و کمر رنج خفگی و درد سقوط را تحمل کند.

حادثه ای که نمونه مشابهش همین چند وقت قبل در اهواز با سنارویی مشابه واکنش های تند مردمی در پی داشت و حتی پای مدیرکل آبفای استان را هم تا بزداشت کشاند. بازداشتی که البته فقط در خبرها ماند و فردایش روابط عمومی این سازمان با افتخاری تمام از حضور مدیرعاملش در یکی از بازدید ها عکس منتشرکرد. یک دهن کجی تمام به تمام افکار عمومی و کسانی که میخواستند مجازات این مسول را ببینند.

لازم نیست مردم خوزستان برای یادآوری حوادث مشابه زیاد به حافظه ی خود فشار بیاورند. آنقدر آمار سقوط آدم و خودرو و موتور و حیوان در چاه های فاضلاب زیاد است که چون خبری روتین دیده میشود و برای ما خوزستانی ها از تعجب و خشم به تاسف و درد تبدیل شده. هرکدام از این سقوط ها یک تراژدی تمام عیار است. کودک، مادر ، پدر، فرزند ، شاغل ، پیر، جوان خلاصه همه نوع قربانی را هم شامل میشود. جوری شده که اگر خسارت وارد شده در حد مالی باشد و نه جانی، واکنش همه “خداروشکر” است و نه پیگیری و شکایت برای مطالبه حقوق شهروندی.

فقط سوال این است که برای عزل این مدیر و مدیران مشابه، برای تغییر در ساختار کاری آن ادارات ، برای تعویض روند خدمت رسانی به مردم ، یا حتی برای متنبه شدن از اجحاف حقی که از آنِ خوزستانی هاست چند جانِ دیگر لازم است؟ چند دختر بچه ی سه ساله ی دیگر یا دانش آموزِ در راه مدرسه یا پیرزن کم بینای دیگر باید اینطور بین خفگی و امید به نجات تقلا کنند و در نهایت جانشان دربیاید تا بفهمیم یک جای کار میلنگد؟

باور کنید اگر مردان این استان میدانستند چند جان دیگر لازم است تا جان فرزندانشان در امان بماند از امروز برای اهدای جانشان جلوی درب اصلی آبفا با رضایت محضری صف میگرفتند. حال پدری را فرض کنید که لباس عید دخترش را اتوکشیده که فردا تنش کنند و امشب باید دنبال خرید کفن سایز اسمال باشد. آیا روا نیست حداقل یک دستگاه به حرمت جان کودک از دست رفته بیاید و توضیح دهد و بگیرد و ببرد و استعفا دهد و مجازات کند و اطمینان دهد که دیگر تکرار نمیشود؟ این تدبیر حداقلی هم نیست؟

رئیس جمهور با چه رو و توجیهی میخواهد به خوزستان بیاید وقتی سه سال از دولتش گزشته اما هنوز خبر سقوط در چاه فاضلاب از اهواز می آید؟ مرکز استان، با استاندار ویژه و ۱۸ نماینده و حتی فرمانداران ویژه. کاش سید ابراهیم رئیسی فقط به همین یک سوال جواب دهد کع جانِ چند جنانِ دیگر برای درک این نکته که نقشه راهِ خوزستان باید تعدیل و تصحیح شود باید اینگونه مشقت بار و سخت تلف شود؟

این مطلب بدون برچسب می باشد.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.